چقدر اینجارو دوست داشتم و دارم
دلم براش تنگ شده بود
کلی خاطراتمو اینجا مینوشتم و امید دارم روزی برسه که دوباره بنویسم
این روزها هم میگذره و من مطعنم از پسشون برمیام
به خدا توکل میکنم مثل قبلن
خدایا خیلی دوست دارم ازت خواهش میکنم کمکم کنی
خدایا شکرت
به امید تو
جرا؟...برچسب : نویسنده : larten-k بازدید : 29
خدایا پارسال بهت قول دادم این یک سالو هرروزشو زندگی کنم
متاسفانه نتونستم صد در صد به قولم عمل کنم
ولی از سال قبلش بهتر بود
شکر:)
جرا؟...برچسب : نویسنده : larten-k بازدید : 26
جدای از سلامتی
واقعن از این وضعیت راضی نیستم
من این موقعبتو نمیخام
کاش میشد بذارم و برم
نمیدونم اشتباه از کجا شروع شد
ولی نمیخام
واقعن نمیخام
من خودمو لایق این وضع نمیدونم
خدایا دستمو بگیر...
جرا؟...
برچسب : نویسنده : larten-k بازدید : 48
خیلی غریب بودن
هم حس ترس داشت
هم یه حس خوشایند اینکه یه صفحه ی جدید باز شده فک کنم بشه گفت حس رهایی
بازم دلم میخاد از اون حسا تجربه کنم
زندگی یکنواخت شده و من ههیچ حسی به هیچی ندارم...
بازم شکر...
جرا؟...برچسب : نویسنده : larten-k بازدید : 50
برچسب : نویسنده : larten-k بازدید : 66
بعد از گذشت و تکرار چندیدن باره یک اتفاق
برای بار هزارم بهت میگم
خدا مهربونه
ولی قرار نیست معجزه کنه
باید به خودت ایمان داشته باشی
تو باید بسازیش
خداهم کمکت کنه
نذار این دفعه نقصی باشه
مثه احمقا نباش
اون احمق درونتو شکستش بده
خدا بزرگه...
جرا؟...برچسب : نویسنده : larten-k بازدید : 47
چیز خاصی ندارم که بنویسم
البته هست ولی حوصله نوشتن ندارم
فقط اومدم یه چیزی بگم برم
همینطوری الکی
احتمالن چون قلم کاغذ پیشم نیست اینجارو خط خطی کرد،
همیشه تو چرک نویسام ازین الکیا مینویسم
همین دیگه
خدایا شکرت
به امید تو
جرا؟...برچسب : نویسنده : larten-k بازدید : 59
برچسب : نویسنده : larten-k بازدید : 79
برچسب : نویسنده : larten-k بازدید : 46
برچسب : نویسنده : larten-k بازدید : 47